متن ادبی با محوریت عفاف و حجاب

به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج هنرمندان کشور، مینا فراهانی هنرمند خوش ذوق و اهل قلم سازمان بسیج هنرمندان استان مرکزی درباب عفاف و حجاب دست به قلم برده و متنی ادبی در این خصوص را انشاء کرده است، این متن ادبی به شرح ذیل است:

بسم رب الشهدا والصدیقین
وسلام بر حسین ( ع) و اشکی که در لقای عاشورایی اش به زانو می نشیند همچون بارانی که تمام تیرگی ها و آلودگی ها را می شوراند و می زداید و بغل بغل شادی و جلا را در سینه رشد می دهد.
و سلام بر تو ای عزیز زنده، تویی که باطن دوربین نگاهت را به سمت بهشت خدا می گشایی. تویی که می دانی تنها کسانی مردانه می میرند که مردانه زیسته باشند و درب باغ شهادت را در تمام دوران ها باز می بینی.
برادر صبورم، از تو می نویسم که ستاره روشنی را در وجود پرورده ای و تا پرکشیدن و آسمانی شدنش گره صبر را در برابرت بی تاب و بی رمق ساختی. برادر غیورم، من جانبازی را از تو آموختم تو که در کوفه جنگ به مقتدای امامت که بار سنگینی عالمی را به دوش کشید، پنجره و روزنه کوچکی را بر پرده بینشمان گشودی.تویی که در ضریح نگاهت رنج علی( ع) و فاطمه(س) وحسن (ع) و حسین(ع)را در برابر چشمان حقیقت عالمیان به تصویر کشیدی. رفته رفته غفلت سحر شیطان همچون غباری بر دیار خاموشان می نشیند و جمال آیینه دل را تیره می سازد.و دست بر دست هم و زنجیروار، برای خاموشی خورشید قد علم می کند و جای نه عجب است که اگر همه ی دست ها بریده شود، باز زبانی فریاد یاری و دادخواهی سر ندهد. آری رسم و سنت بر همان منوال است که بوده است و پرنده ای که پابند خاک نیست و راه کربلا را شناخته است با ماندن سازگاری ندارد.او یعقوبی است که کلبه احزان دلش را گشوده است تا هر آن نظاره گر یوسف اش باشد.یک بار در کربلا،یک بار در میدان جنگ، یک بار در جوار حرم امن عمه اش زینب(س) و بار دیگر در میدان جنگ مبارزه با قاتلان سلامت.
و عجیب نیست حضور ستارگانی بر دستان خاکی زمین، آنانی که قبله نگاهشان را بر زاویه عشق می چرخانند و خورشید را مقتدا قرار می دهند. و رسم و قاعده بر این است که صبر را و انتظار را جز رنج بهایی نیست و آن کس که تن به رنج سپارد به رضا رسیده است.پس در برابر صاحب مقام رضا،سرمای سوزان تیغ و از قفا بریدن سر و تکه تکه کردن وجود در قربانگاه، این گونه رنج ها دیگر معنایی ندارد برای آن کس که به تماشاگه راز چشم دوخته است.و فاصله میان رسیدن به فروغ محضر خداوندی را چیزی جز خون عشاق  فاش نمی سازد. و راز پر کشیدن گل شقایق بر پیکره خرمشهر و آبادان و سوسنگرد و بلندی کوه های پر فراز کردستان و بر سراسر پیکره ایران عزیز، کشوری که خاکش را با خون و عشق سرشته اند، کشوری که موطن عشاق حقیقی است و مردمانش همسفرانی از جنس معراج حسین (ع) هستندو پا به رکاب امام زمانشان ( ع) و وجودشان عشقی است که به نماز عاشقی ایستاده است.