يادداشت با عنوان «شرایط عشق»
يادداشت: تيمور غلامي، خراسان شمالي
جان آرمسترانگ در کتاب " شرایط عشق " به ترجمه مسعود علیا و چاپ انتشارات ققنوس ، عشق و شرایط عشق را بخوبی تحلیل و تفسیر می کند و می گوید :
عشق ، نوعی دستاورد است . چیزی است که ما شخصا می آفرینیم . علتی به ظاهر
کوچک که معلولی عظیم دارد . وضعیتی که در آن حیات باطنی ما ، به صورتی پایدار و جدایی ناپذیر با دیگری پیوند پیدا می کند بگونه ای که دیگر نمی توانیم خود را خلاص کنیم .
عشق وقتی شدت می یابد که در پرتو آن شناخت بیشتر و بهتری از هم پیدا کنیم و قدر و قیمتی بیابیم که دیگری در پرتو عشق به ما عطا کرده است . وقتی واقعا عاشق کسی هستیم که او را هم به مرزهای بالندگی رسانده و درکی نوظهور از خودآگاهی نصیبش کنیم و در زندگی و فهم و درک شخصیش ، اهمیت و جایگاه و اعتبار داشته و مایه شادی اش باشیم . در این صورت است که حتی به حایگاهی دست می یابیم که کلمات مناسب را ، برای بیان تاثرات عاشقانه مان پیدا نمی کنیم و به مرز همخوانی احساس ها می رسیم و یکدیگر را بطور شهودی می فهمیم . با این شرایط است که می توانیم بگوییم از دوست داشتن به عشق رسیده ایم و حالا دیگر می توانیم شباهت عمیقی ، میان خویشتن پنهان خود و خویشتن پنهان دیگری بیابیم و دیگر آن گونه نیست که در میان جمع به سر ببریم اما از درون تنها باشیم .
ما نیاز داریم که عشق بورزیم و به ما عشق بورزند . ما عاشق کسی می شویم که دارای صفاتی است که خودمان از آن بی بهره ایم .برانگیختگی عاشقانه ، فقط به جهت کمبود جسمانی نیست بلکه بیشتر و پیش تر برای کمبود روانی است . به نظر سقراط ، معشوق ، شما را قادر می سازد کاری را انجام دهید که به تنهایی از پس آن بر نمی آیید . ما نیاز به عشق و عاشقی اصیل داریم چون استغنای ذاتی نداریم اگر داشتیم عشق ، سرگرمی ظریف و گاهی شیطنت آمیز بیش نبود . ما در عشق به کمال و بالندگی می رسیم . چرا که هر قدر شخصی زیبا ، دارای درایت و ظرافت طبع و خاطر آسوده را تنگ در آغوش بگیریم ، آن صفات ، خود بخود ، از آن ما نمی شود باید آن ها را در وجود خود پرورش دهیم و عشق پایدار، به ما کمک می کند . چرا که می داند در محضر فضیلت بودن ، برای پروردن فضیلت کافی نیست .
انجمن ادبيات داستاني بسيج هنرمندان خراسان شمالي
تیمور غلامی
شهریور ۱۴۰۱
افزودن دیدگاه جدید